پیر طریقت

با سلام و عرض ادب خدمت شما دوستان 
این وبلاگ جهت آگاهی شما از عرفان اسلامی 

و طریقت اصیل اسلامی راه اندازی شده است.

امیدواریم مطالب ارائه شده مفید واقع گردد.
🌹🌹



طریقت کسنزانی یکی از شاخه‌های طریقت قادریه می‌باشد، کسنزان اصطلاح کردی است و از دو واژه کَس و نزان (ندان) ساخته شده و به معنای «کسی نمی‌داند» (ناشناخته) می‌باشد.

در این طریقت تمام دستورهای شریعت دین اسلام رعایت می‌گردد و شروع آن با توبه به درگاه خدا  و بیعت مستقیم به دست پیر طریقت و یا بیعت با پیر طریقت توسط خلیفه‌هایی که پیر برگزیده‌است، آغاز شده و  با این بیعت، دانه نور معرفتی در دل مرید کاشته می‌شود که مرید با نگاه داشتن توبه خود و بیان اذکار طریقت می‌تواند دانه این نور معرفت را به درخت تنومندی تبدیل سازد.

علت نام گذاری طریقت علیه قادریه کسنزانی
از زمان حضرت علی (ع) تا زمان حضرت عبدالقادر گیلانی نام طریقت، علیه بود، و در زمان سید عبدالقادر گیلانی بخاطر اینکه او زنده کننده  دین اسلام بود، نام طریقت به طریقت علیه قادریه تبدیل شد. در زمان سید عبدالکریمم کسنزان(شاه کسنزان)، چون او نیز زنده کننده دین اسلام بود و مانند سید عبدالقادر گیلانی زحمات بسیار زیادیی برای طریقت کشید، نام طریقت به، طریقت علیه قادریه کسنزانی تغییر یافت.

سلسله طریقت علیه قادریه کسنزانی 

سلسله طریقت،مشایخ و اولیایی بودند که هر یک در زمان خود استاد طریقت بوده و این طریقت را به استاد طریقت بعدی تحویل داده‌اند.
شروع سلسله
ابتدا از خداوند به حضرت محمد(ص) نازل شده و سپس از ایشان به دست حضرت علی(ع) منتقل گردیده و از ایشان به دو جناح تبدیل شده و این دو جناح طریقت در شیخ معروف کرخی به هم پیوسته‌اند.

جناح ذهبی
از دست حضرت علی(ع) به دست امام حسین(ع) و از ایشان به دست امام سجاد (ع) و از ایشان به دست امام محمد باقر (ع) و ازایشان به دست امام جعفر صادق (ع) و از ایشان به دست امام موسی کاظم(ع) و از ایشان به دست امام رضا(ع) و سپس به دست شیخ معروف کرخی.

جناح دوم
از دست حضرت علی(ع) به دست شیخ حسن بصری و از ایشان به دست شیخ حبیب عجمی و از ایشان به دست شیخ داوود طایی و از ایشان به دست شیخ معروف کرخی.

ادامه سلسله
از شیخ معروف کرخی به دست شیخ سری سقطی و از ایشان به دست جنید بغدادی و از ایشان به دست شیخ ابوبکر شبلی و از ایشان بدست شیخ  عبدالواحد یمانی و از ایشان بدست شیخ ابوفرج طرطوسی و از ایشان به دست شیخخ علی هکاری و از ایشان بدست شیخ ابوسعید مخزومی و از ایشان به دست حضرت شیخ غوث عبد القادر گیلانی (ق) (۴۷۱-۵۶۱۱۱ق) و از ایشان به دست شیخ عبدالرزاق و از ایشان بدست  شیخ داوودثانی و از ایشانن بدست شیخ محمد غریب الله و  از ایشان به دست شیخ عبد الفتاح سیاح و از ایشان بدست شیخ محمد قاسم و ازز ایشان به دست شیخ محمد صادق و از ایشان به دست شیخ حسین بصرایی، و از ایشان به دست شیخ احمد احسایی،، و از ایشان بدست شیخ اسماعیل ولیانی و از ایشان به دست شیخ محی الدین کرکوک و از ایشان بدست شیخ عبد الصمد گله زرده، و از ایشان بدست شیخ حسین قازان قایه و از ایشان به دست شیخ عبد القادر قازان قایه و از ایشان بدست شیخ غوث عبدالکریم شاه کسنزانی (ق)(۱۸۱۹-۱۸۹۹م) و از ایشان به دست شیخ غوث عبدالقادر کسنزانی (ق) (۱۸۶۴-۱۹۱۹م) و از ایشان به دست شیخ غوث حسین کسنزانی (ق) (۱۸۸۲- ۱۹۳۸م) و از ایشان بدست شیخ غوث عبدالکریم کسنزانی (ق) (۱۹۱۵-۱۹۷۸م) و از ایشان به دست سید شیخ غوث محمد المحمد کسنزانی (ق)(۱۹۳۸۸ م تاکنون)، که در حال حاضر ایشان رئیس طریقه علیه قادریه کسنزانی در جهان می باشند. 

 برای مشاهده کلیپ ها و ویدئو ها می توانید به آدرس زیر مراجعه نمایید.




لینک تعدادی از ویدئو ها 

سخنرانی فارسی حضرت شیخ محمد المحمد کسنزان حسینی (ق)



تعدادی کتاب در مورد عرفان اسلامی و طریقت به زبان فارسی






پرسش و پاسخهایی از طريقت قادريه کسنزانيه؟

از مهمترين مبانی که دين اسلامی ما خواهان تثبيت و ريشه دواندن آن در نفوس و قلوب مسلمانان است علم و جستجوی آن است. از اين رو اولين آيه نازل شده در کتاب قرآن کريم با کلمه (اقراء : يعنی بخوان ) شروع می شود ؛ که نشان دهنده عظمت علم در دين ماست .متونی که مسلمانان را به کسب علم تشويق می کند بسيارند تا آنجا که (طلب العلم فريضه علی کل مسلم و مسلمه ) طلب علم بر هرمرد و زن مسلمان واجب است .


 اهميت جستجوی آن هرگونه مسافت و سختی را در برابرش بی ارزش و ساده جلوه گر می سازد , زيرا پيامبر (ص) فرموده است است. ( اطلبوا العلم و لو فی الصين ) دانش را بطلبيد حتی اگر در چين باشد .


از آنجا که طريقت کسنزانی امتدادی زنده از رسالت سيدنا محمد است , مريدانش را به پايبندی به حلقه های علم آموزی امر می کند و روح تلاش برای آب نوشيدن از چشمه سارهای علم و معرفت را در آنها بيدار می سازد ؛ هدف اين امر فهم اصول دین اسلام و کسب مفاهيم طريقت است .

مشايخ بزرگوار طريقت (قدس ا...اسرارهم اجمعين ) بر اين موضوع تاکيد کرده اند ؛ حضرت غوث اعظم عبدالقادر گيلانی (قدس ا... سره) است که می فرمايند : ( تعلموا العلم فان فيه خيرا , تعلموا و اعملوا حتی تنفعوا بالعلم , العلم کالسيف و العمل کاليد , سيف بلا يد لا يقطع و اليد بلا سيف لا يقطع ) يعنی : علم بياموزيد که در آن خير است بياموزيد و عمل کنيد تا از علم نفع ببريد علم همچون شمشیر و عمل همچون دست است . شمشير بدون دست و دست بدون شمشير نمی برند.)

حضرت سلطان حسين کسنزان کسی است که مدرسه اي دينی را در قريه کربچنه تاسيس کرده و برای آن استادان و متخصصانی را معين داشت و برای دانشجويان و جويندگان حق و حقيقت درآنجا هر آنچه را که برای درس و تعليم دررشته های مختلف نياز داشتند فراهم ساخت .

 استاد حاضر ما شيخ محمد کسنزان نيز بر اين راه های مبارک و نورانی رفت و تکايا را به عنوان مدارس روحی (آنطور که خود توصيف می کنند ) در همه جا بنا ساخته و خواهد ساخت. او به مريدان امر می کند تا به پيروی از امور شريعت و طريقت پرداخته و يکی پس از ديگری برای مردان و زنان دوره های فرهنگی و آموزشی بگذارند , زيرا در طريقت فرقی بين مرد و زن نيست جز به واسطه تقوا .


از آثار علمی ايشان انتشارکتابی است با نام ( طريقت عليه قادريه کسنزانيه ) که به حق کتابی بزرگ و جليل است .شامل تمام چيزهايی که مريد در تمام زمان ها و مکان ها به دانستن آن نيازمند است و مريدان طريقت (خلفا و دراويش ) را به آموزش اين کتاب و استفاده از آن به عنوان راهی که بايد در عمل و اعتقاد بر آن سير کنند امر کرده است تا آن از آن نفع و سود ببرند و اين سخن پيامبر (ص) تحقق يابد که ( بهترين مردم کسانی هستند که به مردم نفع برسانند) . پرسش و پاسخ بخش اول از کتاب طريقت عليه قادريه کسنزانيه .


س 1 : طريقت کسنزانيه چيست ؟ و به خاطر چه چيز و چرا استادانش از ديگر مشايخ ممتازند؟


ج1 : طريقت راهی است به سوی خدا , سفری سخت و پر از شوق است تا محضر خداوند،که از گذرگاه سه گانه فنا می گذرد (فنای در شيخ  فنای در رسول  فنای در خدای تعالی ) و به اين خاطر لذت و رنج را يکجا دارد ، رنجج مخالفت با هوای نفس و لذت بازگشت به اخلاق قرآن کريم و درآمدن به طبيعت و خوی حضرت رسول . استادان اين طريقت ويژه و ممتازند , زيرا آنان خاص ترين خاصان اهل الله و مردان خدا (قدست اسرارهم اجمعين ) هستند که عشق به رسول الله را وسيله عروج و صعود روحانی خويش ساخته اند . طريقت آنهابيش ازتمام عبادتها می کوشد تا عشق به رسول خدا را در قلب مريد صادق بکارد . و از اين جاست که طريقت کسنزانی را سفر عشق تا محضر خداوند توصيف می کنند.



س2 : از عقايد پذيرفته شده اسلامی به شکل عام و عقايد کسنزانی به شکل خاص اين است که حضرت محمد (ص) از بزرگترين انبياء و فرستادگان خداست , دليلی برای اين اعتقاد بياوريد


ج2 : خداوند تعالی می فرمايد (هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دين الحق ليظهره علی الدين کله و کفی بالله شهيدا ) يعنی او کسی است که رسولش را با هدايت و دين حق فرستاد تا او را بر همه اديان پيروزومطلع گرداند. و خداوند برای گواه بودن کافی است . سخن خداوند دراين بخش ازآيه کريمه (ليظهره علی الدين کله ) شاهدی است بر اين که پيامبر ازتمام انبياء و مرسلين بزرگتر بوده است . زيرا به آن معنی است که خدا او را نسبت به همه اديان اشراف بخشيده و شان او و دينش را نسبت به تمام انبياء و اديانشان رفعت داده است . اين سخن با صراحت از برتری و پيش بودنش نسبت به ديگر پيامبران سخن می گويد .


س 3 : معنی این سخن خداوند تعالی چيست ؟ ( ماکان محمد ابا احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبيين و کان الله بکل شیء عليما : محمد پدر هيچيک از شما نيست بلکه رسول خدا و خاتم پيامبران است و خداوند به همه چيز داناست .


ج 3 : ما کان محمد ابا احد من رجالکم : يعنی اين که هيچکس حق ندارد با پيامبر طوری رفتار کند که مردم با هم رفتار می کنند . زيرا او دارای قدر و منزلت و قدسيت خاص است . و (ولکن رسول الله و خاتم النبيين )يعني او کسی است که نبوت از او از او آغاز شده و به او خاتمه می يابد . او مثل خاتم انگشتر (به فتح تاء) است که انگشت را در بر ميگيرد و آغازش عين انجامش است . خداوند تعالی در اين آيه کريمه می گويد : که پيامبر به دايره تمام انبياء احاطه دارد و همه چيز از او آغاز شده و به او ختم می گردد . و کان الله بکل شیء عليما : اين سخن اشاره به آن دارد که خداوند تعالی تنها کسی است که حقيقت محمديه را می داند و هیچکس جز به مشيت خداوند تعالی نمی تواند ذات رسول (ص) را بشناسد .

پست‌های معروف از این وبلاگ